خانم زهرا بسیار فرمانبردار بوده و از همان ابتدا خود را با خدمت درگیر کردند، رهجوی بسیار خوبی بودند و همیشه در لژیون حضور داشته و بسیار توانمند و متواضع هستند .
سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم.دستور جلسه امروز از دو بخش وظایف راهنما و رهجو و تولد آزادمردی کمک راهنمای محترم،آقا رضا تشکیلشده است.
ما زمانی که در تاریکیها قرار داریم و قصد خروج از آن راداریم،نیاز به یک راهنما داریم تا ما را از این تاریکی نجات دهد.راهنما برای یک تصویرسازی به ما کمک میکند تا آینده خود را ببینیم،به سمت جلو حرکت کنیم و به رهایی رسیده و به دیگران نیز کمک و خدمت کنیم.
عقل فرمانروا و ملک انسان است و فرمان میدهد که از راهنما پیروی کن تا به روشناییها برسی. در داستان حضرت ابراهیم و قربانی کردن فرزندش،دستور خداوند به ابراهیم در حقیقت دستور عقل به او بود که ابراهیم بداند که آیا به شناختی رسیده است که صدای عقل را از شیطان تشخیص دهد، هیچ عقلی نمیگوید که فرزند خود را قربانی کن،ولی ابراهیم به مرحلهای که شناخت حقیقی است، رسیده است و میداند که در حال آزمایش سختی است و باید سربلند بیرون بیاید. فرود آمدن گوسفند به نمادی تبدیل شد که دیگر فرزندان خودشان را قربانی نکنند.
راهنما اگر دستوری را میدهد و چیزی را بیان میکند،در حقیقت چیزی را میداند که رهجو آن را نمیداند. رهجو در اوایل در حال قیاس کردن و صدور حکم است،بدون اینکه حقیقتی را بداند. رهجو فقط وظیفه فرمانبرداری را دارد و باید فرمانها راهنما را بهطور کامل اجرا و کاربردی نماید،درزمینهٔ درمان اعتیاد وظیفه دارد که حرف راهنما را اطاعت کند و درزمینهٔ مشکلات خودش،باید یاد بگیرد که تفکر کند و اگر توانایی حل آن را دارد،حل کند و اگر ندارد تا زمان رهایی و رسیدن به تعادل،باید صبر کند و سپس دنبال حل آن مشکل باشد.
و اما قسمت دوم دستور جلسه که تولد پنج سال رهایی آقا رضا است. برای رها شدن،داشتن یک سری از پارامترها لازم است و اولین فاکتور،عشق است که رضا این فاکتور را بهخوبی دارد، هرکسی که به کنگره میآید برای خودش سفر میکند و عواید درمانش نیز به خودش برمیگردد. ایشان نسبت به خانوادهاش عاشق هستند و من به ایشان افتخار میکنم که همخانواده را اداره میکند و هم به کنگره میآیند. همسفر خوبی دارند که ایشان هم در کسوت کمک راهنمایی خدمت میکنند. مسافران با داشتن همسفران،سفر لذتبخشی دارند،انشالله بتوانند به جایگاههای بالاتر برسند، چون هم توانایی رادارند و هم مهربانی و عشق زیادی دارند .من این روز را به خودش و خانوادهاش و همسفر و راهنمای همسفرش تبریک میگویم.
سخنان و آرزوی مسافر:
در ابتدا آرزوی قلبی دارم که هر چه سریعتر بتوانیم کار ساختوساز ساختمان نمایندگی را شروع کنیم و زمینی را که آقای رمضان اهدا نمودهاند را به ساختمان نمایندگی رودکی تبدیل کنیم و همهکسانی که دربند اعتیاد هستند،بتوانند در این مکان به درمان برسند.
از راهنمای عزیزم تشکر میکنم که باوجود مشغلههای فراوان به اینجا تشریف آوردند و از خانواده آقای مهندس و کل اعضای کنگره60 و راهنمای همسفرم تشکر میکنم که ما را دررسیدن به تعادل کمک کردند،دوستان ما را بسیار شرمنده کردند و در کل از همه شما که در جشن ما شرکت نمودید،تشکر و قدردانی میکنم.
سخنان کمک راهنمای محترم، همسفر لیلی:
من هم بسیار خوشحال هستم و این روز را به خانم زهرا تبریک میگویم. خانم زهرا بسیار فرمانبردار بوده و از همان ابتداخود را با خدمت درگیر کردند، رهجوی بسیار خوبی بودند، همیشه در لژیون حضور داشته و بسیار توانمند و متواضع هستند، شخصیت خوبی دارند و خوشبختانه به درجه کمک راهنمایی هم رسیدند من این روز را به همه خدمتگزاران و اعضای کنگره60 تبریک میگویم.
سخنان همسفر:
خدا را شکر میکنم که بعد از گذشت این چند سال،هنوز در کنگره هستم در این مسیر مسافرم به من کمک بسیاری کردند و باوجود فرزند کودک،توانستم به جلسات بیایم،در بیرون از کنگره میگویند که پشت هر مرد موفقی،یک زن موفق هست ولی در کنگره برعکس آن را باید بگوییم و مسافرم،همینکه خدمتگزار است،برای من کافی است چون حالش خوب است و حال ما هم خوب میشود و در اینجا از ایشان و راهنمای خوبم و راهنمای مسافرم و همه شما عزیزان تشکر میکنم و ممنونم که در جشن ما شرکت نمودید.
منبع: وبلاگ مسافران نمایندگی رودکی